دل نوشته های من
همه چیز از همه جا
عاشقِ اون لحظه م که استاد هی درس میده
هی درس میده ،
هی درس میده ،
بعد یه سوال میپرسه ،
همه مثه بُز زل میزنن بهش …
نظرات شما عزیزان:
یک ساعت که آفتاب بتابد
خاطرات آن همه شبهای بارانی از یاد میرود.
این است حکایت آدمها.
سلام با شبهای بارانی منتظر حضوت هستیم.خوشحال میشیم اگه افتخار بدی و به ما سر بزنی.+نظر
پاسخ:ok!
خاطرات آن همه شبهای بارانی از یاد میرود.
این است حکایت آدمها.
سلام با شبهای بارانی منتظر حضوت هستیم.خوشحال میشیم اگه افتخار بدی و به ما سر بزنی.+نظر
پاسخ:ok!
تاريخ جمعه 15 دی 1391✖Comment one ✖
سـاعت
10:18 نويسنده farnaz
яima |